|
لیاقتم تنهاییه...درحالی که توشلوغی هستم....ودوروبرمپرازآدمای جورواجورکردمولی هیچکسی رو پیدا نمیکنمکه باهاش حرف بزنم بعضی وقت ها به خودم میگم تو دیگه خیلی داری تریپ افسردگی برمی داری...همدم شب های تنهاییم شده ![]()
چهار شنبه 24 دی 1393برچسب:, :: 10:54 :: نويسنده : Bahar
اگه بهت گفتم که سرنوشت بوده داستانمون بدو زشت بوده نه نکنی باور نه نکنی باور اگه بهت گقتم دیگه راهی نیست خونمون بی توخالی نیست نه نکنی باور ![]()
پنج شنبه 11 دی 1393برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : Bahar
بی دلیل میخندم،بی دلیل لبخندمیزنم،به خودم میخندم،ادای آدم های خوشبختی رو در میارم که واقعابی غصه اند،درواقع به ریش زندگی خودم میخندم،به آرزوهای چندسال پیشم،به آدمی که قبل از آشنایی با توبودم وبه ادمی که الان هستم همه میگن خیلی عوض شدم،دیگه اون آدم افسرده ی چند وقت پیش رو نمیشناسن ،راستش خودم هم دیگه خودم رو نمیشناسم ........ ![]()
پنج شنبه 11 دی 1393برچسب:, :: 11:43 :: نويسنده : Bahar
دیگه کسی و ندارم که براش با شوق وذوق رمان های عاشقانم رو تعریف کنم بهتربگم دیگه رمان نمیخونم دیگه کسی و ندارم که براش آهنگ های جدید سالو ارسال کنم واضح ترش ینی دیگه آهنگ هم گوش نمیدم الان فقط یه کار میکنم اونم آپدیت کردن خاطرات گذشتم باتوئه تا شاید از دلتنگیه دلم کم بشه اما دلم خیلی بی قرار تر از این حرفاست عین بچه ها بهونه میگیره ولی من بازم به کارم ادامه میدم تا شاید فایده ای داشته باشه اما حقیقت اینه که خودم از همه یهتر میدونم که دارم خودمو گول میزنم .....
![]() میگن زمونه بد شده که من باید دستای تورو تو دست یکی دیگه ببینم و حرف نزنم چون دخترم و زشته ...... میگن آبروی خودم میره میگن اون مرده هر کاری کرد مرده تو باید ساکت باشی و ناظرو همه ی مشکلات ودردسرهارو بندازی گردن زمونه؟؟؟؟........ ![]() ![]()
سه شنبه 9 دی 1393برچسب:تقدیر,مریم حیدرزاده,امید,سرنوشت,دل نوشته های من,دلتنگی,آرزو, :: 14:56 :: نويسنده : Bahar
![]() صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() |